آموزش React native - قسمت پنجم

دوره آموزش React native

سلام در بخش چهارم آموزش React Native مفاهیم Flex,Flex Direction,Layout Direction,align Items,Align Content,Flex Wrap,Flex Basis، Grow و Shrink,Width و Height در React Native را یاد گرفتیم . حال با بخش چهارم با ما همراه باشید:

دوره آموزش React nativeدوره آموزش React native

مدیریت ورودی های متنی

کامپوننت Component پایه ای که برای دریافت ورودی از کاربر استفاده می شود TextInput است. این componentیک prop به اسم Text دارد که می توان به آن تابعی داد که پس از هر تغییر متن صدا زده شود. یک prop به اسم Editing دارد که می توان به آن تابعی داد که هنگام ثبت دیتا، صدا زده شود.

برای مثال، فرض کنیم همزمان با تایپ کردن کاربر، قرار است کلمات به زبان دیگری ترجمه شوند. در این زبان جدید ترجمه هر کلمه ای

سلام با قسمت دوم آموزش جاوا JAVA در خدمت شما عزیزان هستم

در قسمت قبل از آموزش برنامه نویسی جاوا با مفهوم جاوا آشنا شدیم و JDK و نرم افزار IntelliJ IDEA را یاد دادیم و برنامه ای اجرا نمودیم

حال با ادامه آموزش جاوا همراه باشید:

آموزش متغیرهای جاوا:

برنامه ها با دستکاری داده ی واقع در حافظه کار می کنند. داده می تواند عدد، متن، آبجکت، اشاره گرهایی به دیگر بخش های حافظه، و موارد دیگر باشد. داده نام گذاری می شود، طوریکه در صورت نیاز می تواند مجددا فراخوانده شود. نام و مقدار آن با عنوان متغیر (Variable) شناخته می شوند. ما با مقادیر عددی شروع می کنیم.

برای ذخیره ی یک عدد در جاوا، باید گزینه های زیادی داشته باشید. تمام اعداد مانند 8، 10، 12 و غیره با استفاده از متغیر int ذخیره می شوند. ( int مخفف integer (عددصحیح) می باشد.). اعداد ممیز شناور مانند 8.4، 10.5، 12.8 و غیره با استفاده از متغیر دوگانه ذخیره می شوند. شما ذخیره سازی را با یک علامت تساوی ( = ) انجام می دهید. اجازه بدهید چند مثال را بررسی کنیم (می توانید از کد FirstProject برای این مثال ها استفاده کنید.)

برای تنظیم یک عدد کامل (عدد صحیح)، موارد زیر را به متود main از بخش قبل اضافه کنید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number;

System.out.println("My First Project");

}

بنابراین برای اینکه به جاوا بگویید که می خواهید یک عدد کامل را ذخیره کنید، ابتدا لغت int را تایپ کنید که پس از آن یک فاصله قرار می گیرد. سپس لازم است برای متغیر عدد صحیح خود یک نام انتخاب کنید. شما می توانید هر نامی که می خواهید برای آنها انتخاب کنید، اما در این مورد قوانینی نیز وجود دارد.

نام متغیرها نباید با عدد شروع شود. بنابراین نام first_number درست می باشد اما نام 1st_number درست نیست. می توانید اعداد را در هرجایی از نام متغیر به جز ابتدای آن قراردهید.

نام های متغیرها نمی تواند مشابه لغات کلیدی Java باشد. موارد بسیاری از این گونه وجود دارد که در NetBeans به رنگ آبی در خواهند آمد، مانند int در بالا.

نمی توانید در نام های متغیرها فاصله داشته باشید. اطلاعیه ی متغیر int first number، خطایی را دریافت خواهد کرد. ما از متغیرهای تاکید شده استفاده کرده ایم، اما متداول این است که حرف اول با حروف کوچک انگلیسی و حرف بعدی یا بقیه ی حروف را با حرف بزرگ انگلیسی نوشته شوند: firstNumber, myFirstNumber

نام های متغیرها موارد هوشمندی هستند، بنابراین firstNumber و FirstNumber نام های متفاوتی برای متغیرها می باشند.

برای ذخیره ی موردی در متغیری به نام first_number، یک علامت تساوی و سپس مقداری مورد نظر برای ذخیره را تایپ کنید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number;

first_number = 10;

System.out.println("My First Project");

}

بنابراین این برنامه به جاوا می گوید که می خواهید مقداری از 10 را در متغیر عدد صحیح که first_number نامیده ایم، ذخیره کنید.

اگر تمایل دارید، می توانید تمام این کار را در یک خط انجام دهید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number = 10;

System.out.println("My First Project");

}

برای اینکه تمام موارد را در عمل ببینید، متد println را به این شکل تغییر دهید:

System.out.println( "First number = " + first_number );

آنچه ما اکنون در بین آکولادهای println داریم، متن های مستقیمی هستند که در علامت نقل قول محدود شده اند:

("First number = "

ما یک علامت به علاوه نیز داریم که با نام متغیرمان دنبال می شود:

 

+ first_number );

علامت به اضافه به معنای اتصال به یکدیگر "join together" می باشد. بنابراین ما متن و نام متغیر خود را به یکدیگر متصل می کنیم. این عملکرد به عنوان concatenation (الحاق) مطرح است.

پنجره ی شما اکنون باید مانند زیر به نظر برسد (دقت داشته باشید که هر خط با نقطه ویرگول به پایان می رسد.):

 

 

برنامه ی خودرا اجرا کنید و باید صفحه ی زیر را در پنجره ی Output در پایین مشاهده کنید:

بنابراین عددی را که در متغیر ذخیره کرده ایم، به نام first_number ، خروجی می باشد پس از علامت تساوی.

 

 

اجازه بدهید چند جمع ساده را امتحان کنیم. چند متغیر int به کد خود اضافه کنید، یکی برای ذخیره ی رومین عدد و دیگری برای ذخیره ی پاسخ.

int first_number, second_number, answer;

دقت کنید که چگونه سه متغیر نام روی یک خط داریم. اگر متغیرها از یک نوع باشند، شما می توانید این کار را در جاوا انجام دهید (برای مورد ما نوع int). بنابراین نام هر متغیر با کاما (ویرگول) جدا می شود.

بنابراین می توانیم در متغیرهای جدید چیزی اضافه کنیم:

first_number = 10;

second_number = 20;

answer = first_number + second_number;

برای متغیر پاسخ، می خواهیم اولین عدد را به دومین عدد اضافه کنیم. جمع کردن با علامت به اضافه ( + ) انجام می شود. بنابراین Java مقادیر را در first_number و second_number به یکدیگر اضافه می کند. وقتی این کار تمام شد، مجموع را در متغیر واقع در سمت راست تساوی ذخیره می کند. بنابراین به جای اختصاص دادن 10 یا 20 به نام متغیر، عمل جمع را انجام خواهد داد و سپس اختصاص می دهد. در موردی که واضح نیست، اتفاقی مانند زیر رخ خواهد داد:

 

 

مورد بالا سازگار با این مورد می باشد:

answer = 10 + 20;

اما جاوا تقریبا می داند که در داخل دو متغیر first_number و second_number چه چیزی وجود دارد، بنابراین شما می توانید فقط از نام ها استفاده کنید.

اکنون متد println خود را مانند زیر تغییر دهید:

System.out.println("Addition Total = " + answer );

مجددا یک متن مستقیم را که با علامت نقل قول احاطه شده، با نام متغیر ترکیب می کنیم. پنجره ی برنامه نویسی شما باید مانند زیر باشد:

 

 

 

 

 

بنابراین برنامه ی ما موارد زیر را انجام داده است:

یک عدد ذخیره کرده است. یک عدد دوم ذخیره کرده است. این دو عدد را با یکدیگر جمع کرده است. نتیجه ی جمع را در یک متغیر سوم ذخیره کرده است. نتیجه را چاپ کرده است. شما مستقیما نیز می توانید از اعداد استفاده کنید. خط پاسخ را مانند زیر تغییر دهید: answer = first_number + second_number + 12; برنامه ی خود را مجددا اجرا کنید. چه چیزی چاپ شده است؟ همان موردی است که انتظار داشتید؟ می توانید اعداد کاملا بزرگی در متغیر نوع int ذخیره کنید. حداکثر مقدار 2147483647 می باشد. اگر یک عدد منفی مورد نظر شماست، کمترین مقداری که می توانید داشته باشید -2147483648 می باشد. اگر اعداد بزرگتر و یا کوچکتر می خواهید، می توانید از متغیر عددی دیگری استفاده کنید: double ، که آنها را در بخش بعدی مورد بررسی قرار می دهیم.

پایان بخش دوم آموزش برنامه نویسی JAVA

این آموزش ادامه دارد





آموزش برنامه نویسی

سلام با قسمت دوم آموزش جاوا JAVA در خدمت شما عزیزان هستم

در قسمت قبل از آموزش برنامه نویسی جاوا با مفهوم جاوا آشنا شدیم و JDK و نرم افزار IntelliJ IDEA را یاد دادیم و برنامه ای اجرا نمودیم

حال با ادامه آموزش جاوا همراه باشید:

آموزش متغیرهای جاوا:

برنامه ها با دستکاری داده ی واقع در حافظه کار می کنند. داده می تواند عدد، متن، آبجکت، اشاره گرهایی به دیگر بخش های حافظه، و موارد دیگر باشد. داده نام گذاری می شود، طوریکه در صورت نیاز می تواند مجددا فراخوانده شود. نام و مقدار آن با عنوان متغیر (Variable) شناخته می شوند. ما با مقادیر عددی شروع می کنیم.

برای ذخیره ی یک عدد در جاوا، باید گزینه های زیادی داشته باشید. تمام اعداد مانند 8، 10، 12 و غیره با استفاده از متغیر int ذخیره می شوند. ( int مخفف integer (عددصحیح) می باشد.). اعداد ممیز شناور مانند 8.4، 10.5، 12.8 و غیره با استفاده از متغیر دوگانه ذخیره می شوند. شما ذخیره سازی را با یک علامت تساوی ( = ) انجام می دهید. اجازه بدهید چند مثال را بررسی کنیم (می توانید از کد FirstProject برای این مثال ها استفاده کنید.)

برای تنظیم یک عدد کامل (عدد صحیح)، موارد زیر را به متود main از بخش قبل اضافه کنید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number;

System.out.println("My First Project");

}

بنابراین برای اینکه به جاوا بگویید که می خواهید یک عدد کامل را ذخیره کنید، ابتدا لغت int را تایپ کنید که پس از آن یک فاصله قرار می گیرد. سپس لازم است برای متغیر عدد صحیح خود یک نام انتخاب کنید. شما می توانید هر نامی که می خواهید برای آنها انتخاب کنید، اما در این مورد قوانینی نیز وجود دارد.

نام متغیرها نباید با عدد شروع شود. بنابراین نام first_number درست می باشد اما نام 1st_number درست نیست. می توانید اعداد را در هرجایی از نام متغیر به جز ابتدای آن قراردهید.

نام های متغیرها نمی تواند مشابه لغات کلیدی Java باشد. موارد بسیاری از این گونه وجود دارد که در NetBeans به رنگ آبی در خواهند آمد، مانند int در بالا.

نمی توانید در نام های متغیرها فاصله داشته باشید. اطلاعیه ی متغیر int first number، خطایی را دریافت خواهد کرد. ما از متغیرهای تاکید شده استفاده کرده ایم، اما متداول این است که حرف اول با حروف کوچک انگلیسی و حرف بعدی یا بقیه ی حروف را با حرف بزرگ انگلیسی نوشته شوند: firstNumber, myFirstNumber

نام های متغیرها موارد هوشمندی هستند، بنابراین firstNumber و FirstNumber نام های متفاوتی برای متغیرها می باشند.

برای ذخیره ی موردی در متغیری به نام first_number، یک علامت تساوی و سپس مقداری مورد نظر برای ذخیره را تایپ کنید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number;

first_number = 10;

System.out.println("My First Project");

}

بنابراین این برنامه به جاوا می گوید که می خواهید مقداری از 10 را در متغیر عدد صحیح که first_number نامیده ایم، ذخیره کنید.

اگر تمایل دارید، می توانید تمام این کار را در یک خط انجام دهید:

public static void main(String[ ] args) {

int first_number = 10;

System.out.println("My First Project");

}

برای اینکه تمام موارد را در عمل ببینید، متد println را به این شکل تغییر دهید:

System.out.println( "First number = " + first_number );

آنچه ما اکنون در بین آکولادهای println داریم، متن های مستقیمی هستند که در علامت نقل قول محدود شده اند:

("First number = "

ما یک علامت به علاوه نیز داریم که با نام متغیرمان دنبال می شود:

 

+ first_number );

علامت به اضافه به معنای اتصال به یکدیگر "join together" می باشد. بنابراین ما متن و نام متغیر خود را به یکدیگر متصل می کنیم. این عملکرد به عنوان concatenation (الحاق) مطرح است.

پنجره ی شما اکنون باید مانند زیر به نظر برسد (دقت داشته باشید که هر خط با نقطه ویرگول به پایان می رسد.):

 

 

برنامه ی خودرا اجرا کنید و باید صفحه ی زیر را در پنجره ی Output در پایین مشاهده کنید:

بنابراین عددی را که در متغیر ذخیره کرده ایم، به نام first_number ، خروجی می باشد پس از علامت تساوی.

 

 

اجازه بدهید چند جمع ساده را امتحان کنیم. چند متغیر int به کد خود اضافه کنید، یکی برای ذخیره ی رومین عدد و دیگری برای ذخیره ی پاسخ.

int first_number, second_number, answer;

دقت کنید که چگونه سه متغیر نام روی یک خط داریم. اگر متغیرها از یک نوع باشند، شما می توانید این کار را در جاوا انجام دهید (برای مورد ما نوع int). بنابراین نام هر متغیر با کاما (ویرگول) جدا می شود.

بنابراین می توانیم در متغیرهای جدید چیزی اضافه کنیم:

first_number = 10;

second_number = 20;

answer = first_number + second_number;

برای متغیر پاسخ، می خواهیم اولین عدد را به دومین عدد اضافه کنیم. جمع کردن با علامت به اضافه ( + ) انجام می شود. بنابراین Java مقادیر را در first_number و second_number به یکدیگر اضافه می کند. وقتی این کار تمام شد، مجموع را در متغیر واقع در سمت راست تساوی ذخیره می کند. بنابراین به جای اختصاص دادن 10 یا 20 به نام متغیر، عمل جمع را انجام خواهد داد و سپس اختصاص می دهد. در موردی که واضح نیست، اتفاقی مانند زیر رخ خواهد داد:

 

 

مورد بالا سازگار با این مورد می باشد:

answer = 10 + 20;

اما جاوا تقریبا می داند که در داخل دو متغیر first_number و second_number چه چیزی وجود دارد، بنابراین شما می توانید فقط از نام ها استفاده کنید.

اکنون متد println خود را مانند زیر تغییر دهید:

System.out.println("Addition Total = " + answer );

مجددا یک متن مستقیم را که با علامت نقل قول احاطه شده، با نام متغیر ترکیب می کنیم. پنجره ی برنامه نویسی شما باید مانند زیر باشد:

 

 

 

 

 

بنابراین برنامه ی ما موارد زیر را انجام داده است:

یک عدد ذخیره کرده است. یک عدد دوم ذخیره کرده است. این دو عدد را با یکدیگر جمع کرده است. نتیجه ی جمع را در یک متغیر سوم ذخیره کرده است. نتیجه را چاپ کرده است. شما مستقیما نیز می توانید از اعداد استفاده کنید. خط پاسخ را مانند زیر تغییر دهید: answer = first_number + second_number + 12; برنامه ی خود را مجددا اجرا کنید. چه چیزی چاپ شده است؟ همان موردی است که انتظار داشتید؟ می توانید اعداد کاملا بزرگی در متغیر نوع int ذخیره کنید. حداکثر مقدار 2147483647 می باشد. اگر یک عدد منفی مورد نظر شماست، کمترین مقداری که می توانید داشته باشید -2147483648 می باشد. اگر اعداد بزرگتر و یا کوچکتر می خواهید، می توانید از متغیر عددی دیگری استفاده کنید: double ، که آنها را در بخش بعدی مورد بررسی قرار می دهیم.

پایان بخش دوم آموزش برنامه نویسی JAVA

این آموزش ادامه دارد





آموزش برنامه نویسی

در این مقاله از سری مقاله های دوره آموزش سی شارپ به بررسی OverLoading Method در سی شارپ می پردزایم:

بسیاری از زبان های برنامه نویسی از تکنیک ای به نام پارامترهای پیش فرض /اختیاری (defult/optional parameters) پشتیبانی می کنند. این تکنیک به برنامه امکان می دهد تا با تعیین مقدار پیش فرض برای یک یا چند پارامتر تابع، آن ها را در هنگام مقدار دهی انتخاب کند. این روش برای افزودن انعطاف پذیری به کد برنامه، بسیار کاربرد دارد.

برای مثال، می خواهید قابلیت کارکرد را به تابع ای که یک یا چند پارامتر ورودی دارد، بدهید. در اینگونه موارد، به دلیل عدم ارسال تعداد مورد نیاز پارامتر در هنگام فراخوانی، ممکن است کد شما درست اجرا نشود. برای حل این مسئله، می توانید از امکان جدید تعیین پارامترهای اختیاری یا optional استفاده کنید. در این روش، شما برای برخی پارامترها یک مقدار پیش فرضی یا default تعیین کرده که حتی اگر در هنگام فراخوانی تابع، مقداری برای آن ارسال نشد، کد دچار مشکل نشود.

پارامترهای پیش فرض (default parameters) در زبان C# 4.0 معرفی شدند، اما تا قبل از آن برنامه نویسان از تکنیکی تقریبا مشابه به نام method overloading استفاده می کردند. در این حالت، برنامه نویس چندین تابع هم نام ولی با مجموعه پارامترهای مختلف را تعریف می کند. برای مثال متد اول یک پارامتر و متد دوم دو پارامتر دریافت می کند.

 

مثالی از متد OverLoading در آموزش سی شارپ

یک مثال مناسب برای این روش، تابع Substring از کلاس String Class است. به صورت زیر :

string Substring (int startIndex)
string Substring (int startIndex, int length)

 

شما می توانید تابع فوق را با یک یا دو پارامتر فراخوانی کنید. اگر تابع را با یک پارامتر فراخوانی کنید حالت اول و اگر با دو پارامتر فراخوانی کنید، حالت دوم اجرا می شود.
بنابراین با تعیین شکل های مختلف از یک تابع، می توانید حجم کد نویسی را تا حدود زیادی کاهش دهیم. برای این منظور، کاری می کنیم تا متد ساده و معمولی، کد سایر متدها را تولید و اجرا کند. به مثال زیر دقت کنید :

class SillyMath
{
    public static int Plus(int number1, int number2)
    {
        return Plus(number1, number2, 0);
    }
    public static int Plus(int number1, int number2, int number3)
    {
        return number1 + number2 + number3;
    }
}

 

در کد مثال فوق، تابع Plus را با دو حالت تعریف کرده ایم. در حالت اول، تابع دو پارامتر را جهت جمع کردن 2 عدد دریافت می کند، درحالی که حالت دوم سه پارامتر دارد. درواقع کار اصلی را نسخه 3 پارامتری تابع انجام می دهد. اگر بخواهیم دو عدد را جمع کنیم، خیلی ساده، تابع با حالت 3 پارامتری را فراخوانی کرده و عدد 0 را به پارامتر سوم پاس می دهیم. تا به عنوان مقدار پیش فرض برای آن استفاده شود. کد مثال فوق، منظور ما در بخش قبل را نشان می دهد.
حال اگر بخواهید تا 4 عدد را با هم جمع کنید، می توانید یک نسخه 4 پارامتری دیگر را نیز به برنامه اضافه کنید. به صورت کد زیر :

class SillyMath
{
    public static int Plus(int number1, int number2)
    {
        return Plus(number1, number2, 0);
    }
    public static int Plus(int number1, int number2, int number3)
    {
        return Plus(number1, number2, number3, 0);
    }
    public static int Plus(int number1, int number2, int number3, int number4)
    {
        return number1 + number2 + number3 + number4;
    }
}

 

مثال فوق خیلی ساده تکنیک method overloading را در C# نشان داده و نحوه ارتباط دادن توابع با هم را بیان می کند.

با دیگر آموزش های ما در ارتباط با دوره آموزش سی شارپ همراه باشید


آموزش برنامه نویسی

در این مقاله از سری مقاله های آموزش SQL Server به آموزش کپی کردن اطلاعات از یک جدول به جدول دیگر می پردازیم، برای این کار می توانید از دو دستور Select Into و Insert Into Select استفاده کنید. در ادامه به شرح هر یک از این دستورات و تفاوت آنها با یکدیگر می پردازیم :

 

آموزش دستور Select Into

در SQL می توانید اطلاعات را از یک جدول به داخل جدول دیگری کپی نمایید. دستور SELECT INTO داده ها را از یک جدول بر می دارد و در جدولی دیگر وارد می کند.

 

فرم دستور Select Into

می توانیم تمام ستون ها را به یک جدول جدید وارد کنیم :

SELECT *
INTO newtable [IN externaldb]
FROM table1;

 

یا می توانیم تنها ستون مورد نظر خود را به جدول جدیدی وارد کنیم :

SELECT column_name(s)
INTO newtable [IN externaldb]
FROM table1;

جدول جدید با نام ستون ها و تنظیماتی که در عبارت SELECT برای آن تعریف شده است ایجاد می گردد. برای اضافه کردن نام های جدید می توانید از عبارت AS استفاده نمایید.

 

مثال استفاده از دستور Select Into

دستور زیر از جدول Customers یک بکاپ تهیه می کند :

SELECT *
INTO CustomersBackup2013
FROM Customers;

 

همچنین می توانیم از عبارت IN برای کپی کردن جدول به پایگاه داده دیگر استفاده کنیم :

SELECT *
INTO CustomersBackup2013 IN 'Backup.mdb'
FROM Customers;

 

دستور زیر تنها مشتریانی که نام کشورشان آلمان است را در جدول جدید کپی می کند :

SELECT *
INTO CustomersBackup2013
FROM Customers
WHERE Country='Germany';
SELECT *
INTO CustomersBackup2013
FROM Customers
WHERE Country='Germany';

 

دستور زیر داده را از بیشتر از یک جدول به جدول جدید وارد می کند :

SELECT Customers.CustomerName, Orders.OrderID
INTO CustomersOrderBackup2013
FROM Customers
LEFT JOIN Orders
ON Customers.CustomerID=Orders.CustomerID;

 

نکته :

از عبارت SELECT INTO میتوان برای ایجاد یک جدول خالی جدید با بهره گیری از طرح های ظاهری جدول های دیگر استفاده کرد. برای اینکار تنها کافی است تا دستور WHERE را به عبارت خود اضافه کنیم، این کار سبب می شود تا query ارسال شده بدون پاسخ بازگردد :

SELECT *
INTO newtable
FROM table1
WHERE 1=0;

 

آموزش Insert Into Select

در SQL می توان اطلاعات را از یک جدول به جدول دیگر کپی کرد. عبارت INSERT INTO SELECT داده ها را از یک جدول کپی کرده و در جدول دیگری وارد می نماید. سطر های جدول مقصد در این پروسه بدون هیچگونه تغییر باقی می ماند.

 

فرم عبارت Insert Into Select

با استفاده ازعبارت زیر می توانیم تمام ستون ها را از یک جدول به جدول دیگری کپی کنیم :

INSERT INTO table2
SELECT * FROM table1;

یا می توانیم با استفاده از عبارت زیر تنها ستون های مورد نظر خود را در جدول دیگری کپی کنیم :

INSERT INTO table2
(column_name(s))
SELECT column_name(s)
FROM table1;

 

نحوه استفاده از عبارت Insert Into Select در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد. جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

آنچه در زیر می بینید گزیده ای است از جدول "Suppliers" :

 

مثال استفاده از عبارت INSERT INTO SELECT

عبارت زیر تنها تعدادی کمی از ستون ها را از جدول Suppliers به جدول Customers کپی می کند:

INSERT INTO Customers (CustomerName, Country)
SELECT SupplierName, Country FROM Suppliers;

 

عبارت زیر تنها عرضه کنندگان آلمانی را از جدول Suppliers به جدول Customers کپی می کند :

INSERT INTO Customers (CustomerName, Country)
SELECT SupplierName, Country FROM Suppliers
WHERE Country='Germany';

 

با دیگر مقالات ما در زمینه آموزش SQL Server همراه باشید


آموزش برنامه نویسی

 

در این مقاله از سری مقاله های آموزش SQL Server به آموزش انواع join می پردازیم :

عملگر UNION نتیجه دو یا چند دستور SELECT را با یکدیگر ترکیب می کند.

عملگر UNION برای ترکیب نتایج دو یا چند دستور SELECT استفاده می شود.

توجه داشته باشید که هر دستور SELECT در عملگر UNION باید تعداد ستونهای یکسانی را برگردانند. همچنین ستونها باید Data Type یکسانی داشته باشند. علاوه بر این ستونها در هر دستور SELECT باید به یک صورت مرتب شده باشند.

 

فرم عملگر UNION

SELECT column_name(s) FROM table1

نکته:

عملگر UNION تنها داده هایی را به صورت پیش فرض انتخاب می کند که از یکدیگر متمایز باشند. برای اینکه داده های تکراری را هم بیاوریم از کلید واژه ALL به همراه UNION استفاده کنید.

فرم عملگر UNION ALL

SELECT column_name(s) FROM table1

نکته: نام ستون ها در جدول نتایج معمولا برابر نام ستونها در دستور SELECT اول در عملگر UNION می باشد.

نحوه استفاده از کلید واژه UNION در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد.

جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

 

آنچه در زیر می بینید گزیده ای است از جدول "Suppliers":

 

مثال استفاده از کلید واژه UNION

عبارت SQL زیر نام تمام شهر های مختلف را (تنها از بین مقادیر مشخص) از ستون "City" و از میان جداول Customers و Suppliers انتخاب می کند:

SELECT City FROM Customers

SELECT City FROM Suppliers

ORDER BY City;

نکته:

عملگر UNION نمی تواند برای لیست کردن تمام شهر های دو جدول مورد استفاده قرار گیرد. اگر تعدادی از مشتریان و عرضه کنندگانAnchor دارای نام شهر یکسانی باشند، نام آن شهر تنها یکبار در لیست قرار

می گیرد. UNION تنها مقادیر غیر تکراری را انتخاب می کند. برای انتخاب مقادیر تکراری از UNION ALL استفاده کنید.

مثال استفاده از عملگر UNION ALL

آموزش SQL Server : عبارت SQL زیر از عملگر UNION ALL برای انتخاب تمام (حتی مقادیر تکراری) شهر ها از جداول Customers و Suppliers استفاده می کند:

SELECT City FROM Customers

UNION ALL

SELECT City FROM Suppliers

ORDER BY City;

مثال استفاده از عملگر UNION ALL همراه با دستور WHERE

عبارت SQL زیر از عملگر UNION ALL برای انتخاب تمام (حتی مقادیر تکراری) شهر های آلمانAnchor از جداول Customers و Suppliers استفاده می کند:

SELECT City, Country FROM Customers

WHERE Country='Germany'

UNION ALL

SELECT City, Country FROM Suppliers

WHERE Country='Germany'

ORDER BY City;

آموزش SQL Server ادامه دارد


آموزش برنامه نویسی

در این مقاله از سری مقاله های آموزش SQL Server به آموزش انواع join می پردازیم :

کلید واژه Join برای ترکیب سطر های دو یا چند جدول به کار می رود. ایج ترین نوع Join –Inner join (پیوند داخلی) است که تمام سطر هایی از جدول های گوناگون را که از شرط Join پیروی می کنند فرا می خواند. بیایید نگاهی به گزیده ای از جدول "Orders"( سفارشات) در پایین بیاندازیم.

 

حالا نگاهی به گزیده ای از جدول "Customers" در زیر بیاندازید:

 

دقت داشته باشید که ستون "Customers ID" در جدول "Orders" به ستون "Customers ID" در جدول "Customers" اشاره دارد. رابطه بین دو جدول بالا ستون "Customer ID" می باشد. بنابراین اگر ما عبارت SQL زیر را که شامل (INNER JOIN) می باشد اجرا کنیم.

SELECT Orders.OrderID, Customers.CompanyName
, Orders.OrderDate
FROM Orders
INNER JOIN Customers
ON Orders.CustomerID=Customers.CustomerID;

 

آموزش JOIN

قبل از اینکه مثال ها را ادامه دهیم انواع پیوندهایی که می توان از آنها استفاده کرد را به همراه تفاوت های آن ها بیان می کنیم.

  • کلید واژه INNER JOIN : سطرهایی را که در هر دو جدول تناظر دارند را بر می گرداند.
  • کلید واژه LEFT JOIN : تمامی سطرها را از جدول سمت چپ و همچنین سطر هایی را از جدول سمت راست که با جدول سمت چپ متناظر هستند را فرا می خواند.
  • کلید واژه RIGHT JOIN : تمام سطر ها را از جدول سمت راست و همچنین سطرهایی را از جدول سمت چپ که با جدول سمت راست متناظر هستند را فرا می خواند.
  • کلید واژه FULL JOIN : تمام ردیف های موجود در جداول را با وجود حتی یک همخوانی میان جداول فرا می خواند.

 

آموزش INNER JOIN

کلید واژه INNER JOIN سطرهایی از هر دو جدول را انتخاب می کند که حداقل یک داده متناظر در ستون های مرتبط با هم داشته باشد.

فرم عبارت INNER JOIN

SELECT column_name(s)
FROM table1
INNER JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;
یا:
SELECT column_name(s)
FROM table1
JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;

نکته :

تفاوتی بین JOIN و INNER JOIN وجود ندارد یا به عبارت دیگر INNER JOIN همان JOIN است.

 

نحوه استفاده از کلید واژه INNER JOIN در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد. جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

جدول زیر نیز گزیده ای از جدول "Orders" می باشد:

 

آموزش انواع join : مثال استفاده از کلید واژه INNER JOIN

عبارت SQL زیر تمام مشتریان را همراه با شماره سفارشاتشان لیست می کند:

SELECT Customers.CustomerName, Orders.OrderID
FROM Customers
INNER JOIN Orders
ON Customers.CustomerID=Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerName;

نکته :

عبارت کلیدی INNER JOIN سطرهایی که حداقل یک تناظر در دو جدول داشته باشند را برمی گرداند. اگر سطری در جدول Customers وجود دارد که تناظری با جدول Orders ندارد، آن سطر لیست نمی شود.

 

آموزش دستور LEFT JOIN

کلید واژه LEFT JOIN تمام سطر های جدول سمت چپ (table1) و آندسته از سطر های جدول سمت راست (table2) را که با جدول سمت چپ متناظر است فرا می خواند. اگر در جدول سمت راست سطر متناظری وجود نداشته باشد نتیجه در سمت راست صفرAnchor خواهد بود.

فرم کلید واژه LEFT JOIN

 SELECT column_name(s)
FROM table1
LEFT JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;
یا :
SELECT column_name(s)
FROM table1
LEFT OUTER JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;

نکته :

در برخی از پایگاه های داده LEFT JOIN به نام LEFT OUTER JOIN نیز نامیده می شود.

 

نحوه استفاده از کلید واژه LEFT JOIN در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد. جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

آنچه در زیر می بینید گزیده ای است از جدول "Orders":

 

مثال استفاده از کلید واژه LEFT JOIN

عبارت SQL زیر تمام مشتریان و سفارشاتشان را لیست می کند:

SELECT Customers.CustomerName, Orders.OrderID
FROM Customers
LEFT JOIN Orders
ON Customers.CustomerID=Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerName;

نکته :

کلید واژه LEFT JOIN تمام سطرهای جدول سمت چپ (Customers) را برمی گرداند حتی اگر هیچ داده متناظری برای آن در جدول سمت راست (Orders) وجود نداشته باشد.

 

آموزش دستور RIGHT JOIN

کلید واژه RIGHT JOIN تمام سطر های جدول سمت راست (table2) و آندسته از سطر های جدول سمت چپ (table1) را که با جدول سمت راست متناظر است فرا می خواند. اگر در جدول سمت چپ سطر متناظری وجود نداشته باشد نتیجه در سمت چپ صفرAnchor خواهد بود.

فرم کلید واژه RIGHT JOIN

SELECT column_name(s)
FROM table1
RIGHT JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;
یا :
SELECT column_name(s)
FROM table1
RIGHT OUTER JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;

نکته :

در برخی از پایگاه های داده RIGHT JOIN به نام RIGHT OUTER JOIN نیز نامیده می شود.

 

 

نحوه استفاده از کلید واژه RIGHT JOIN در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد. جدول زیر از میان جدول "Orders" انتخاب شده است:

آنچه در زیر می بینید گزیده ای است از جدول "EmployeesAnchor":

 

مثال استفاده از کلید واژه RIGHT JOIN

عبارت SQL زیر لیست تمام کارمندان و سفارشات آنها را فرا می خواند:

SELECT Orders.OrderID, Employees.FirstName
FROM Orders
RIGHT JOIN Employees
ON Orders.EmployeeID=Employees.EmployeeID
ORDER BY Orders.OrderID;

نکته :

کلید واژه RIGHT JOIN تمام سطرهای جدول سمت راست (Employees) را برمی گرداند حتی اگر هیچ داده متناظری برای آن در جدول سمت چپ (Orders) وجود نداشته باشد.

 

آموزش OUTER JOIN

کلید واژه FULL OUTER JOIN تمام ردیف های جدول سمت چپ (table1) و سمت راست (table2) را فرا می خواند. کلید واژه FULL OUTER JOIN نتایج بدست آمده از پیوند های چپ و راستAnchor را با یکدیگر ترکیب می کند.

فرم کلید واژه FULL OUTER JOIN

SELECT column_name(s)
FROM table1
FULL OUTER JOIN table2
ON table1.column_name=table2.column_name;

 

نحوه استفاده از کلید واژه FULL OUTER JOIN در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد. جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

مثال استفاده از کلید واژه FULL OUTER JOIN

عبارت SQL زیر تمام مشتریان و سفارشاتشان را انتخاب می کند:

SELECT Customers.CustomerName, Orders.OrderID
FROM Customers
FULL OUTER JOIN Orders
ON Customers.CustomerID=Orders.CustomerID
ORDER BY Customers.CustomerName;

نتیجه بدست آمده از عبارت بالاAnchor به شکل زیر می باشد:

 

نکته :

کلید واژه FULL OUTER JOIN تمام سطرهای جدول سمت چپ (Customers) و تمام سطرهای موجود در جدول سمت راست (Orders) را بر می گرداند. اگر سطری در جدول Customers وجود دارد که تناظری در جدول Orders ندارد یا اگر سطری در جدول Orders وجود دارد که تناظری در جدول Customers ندارد با این وجود این سطرها نیز در جدول نتیجه نمایش داده خواهند شد.

 

با دیگر مقاله های ما در زمینه آموزش SQL Server همراه باشید


آموزش برنامه نویسی

 

سلام عزیزان. با آموزش جاوا همراه ما باشید

 

دستور break در Java

دستور break در برنامه نویسی جهت قطع روند اجرای برنامه و خروج از ساختمان حلقه یا switch بکار می رود. به عبارت دیگر این دستور سبب می شود جریان اجرای برنامه در مواجه با شرط صحیح مورد نظر که دستور break پس از آن درج شده، قطع گردد. این دستور در حلقه های تودرتو، سبب می شود جریان اجرای برنامه در عمیق ترین حلقه متوقف شود.

دستور استفاده از break:

1. jump-statement;

2. break;

 

مثال کاربردی:

public class BreakExample }

public static void main(String[] args) }

for(int i=1;i<=10;i++)}

if(i==5)}

break;

}

System.out.println(i);

}

}

}

آموزش جاوا خروجی:

1

2

3

4

 

استفاده از دستور break در حلقه های تودرتو

دستور break تنها زمانی اجرای برنامه را داخل حلقه ی درونی (تودرتو) متوقف می کند که صراحتا داخل آن جایگذاری شده باشد.

دستور استفاده:

public class BreakExample2 }

public static void main(String[] args) }

for(int i=1;i<=3;i++)}

for(int j=1;j<=3;j++)}

if(i==2&&j==2)}

break;

{

System.out.println(i+" "+j);

{

{

{

{

خروجی:

1 1

1 2

1 3

2 1

3 1

3 2

3 3

 

آموزش جاوا دستور Continue در Java

دستور continue در زبان Java گام جاری حلقه (از روی دستورات درج شده پس از شرط که دستور continue در صورت برقرار بودن آن اعمال می شود) را نادیده گرفته و سپس دستورات را از بالای ساختمان حلقه از سر می گیرد. در صورت استفاده از continue در حلقه های تودرتو، دستور مزبور تنها داخل حلقه ی داخلی اعمال می شود.

دستور استفاده از continue:

jump-statement;

continue;

مثال کاربردی از استفاده ی دستور continue در Java

public class ContinueExample }

public static void main(String[] args) }

for(int i=1;i<=10;i++)}

if(i==5)}

continue;

{

System.out.println(i);

{

{

{

خروجی:

1

2

3

4

6

7

8

9

10

 

استفاده از دستور continue در حلقه های تودرتو

برای اینکه continue داخل حلقه ی داخلی اجرا و اعمال شود، دستور نام برده باید صراحتا داخل بدنه ی حلقه ی درونی (تودرتو) جایگذاری شود.

مثال کاربردی:

public class ContinueExample2}

public static void main(String[] args) }

for(int i=1;i<=3;i++)}

for(int j=1;j<=3;j++)}

if(i==2&&j==2)}

continue;

{

System.out.println(i+" "+j);

{

{

{

{

خروجی:

1 1

1 2

1 3

2 1

2 3

3 1

3 2

3 3

آموزش جاوا ادامه دارد


آموزش برنامه نویسی

امروز با پست جدیدی از سری پست های آموزش طراحی سایت همراه شما هستیم. در این پست دستورات if else در جاوا اسکریپت را مورد بررسی قرار می دهیم.

دستورات شرطی را به منظور انجام عملیات خاص در صورت برقرار بودن شرایط معین بکار می بریم، بدین معنا که در صورت درست بودن شرط معین دستورات و عملیات معینی اجرا شود.

 

دستورات شرطی (conditional statements)

گاهی اوقات به هنگام نوشتن یک اسکریپت یا کد، برنامه نویس نیاز دارد که تصمیم های متفاوتی با توجه به نتایج مختلف بگیرد، برای نیل به این هدف برنامه نویس از دستورات شرطی کمک می گیرد. دستورات شرطی زبان جاوا اسکریپت به شرح زیر می باشد.

دستور if - از اين ساختار در مواقعی که می خواهيم در صورت بر قرار بودن شرط معینی دستور مشخصی اجرا شود، استفاده می کنیم . چنانچه شرط تعیین شده صحیح یا برقرار نبود، هيچ دستوری اجرا نخواهد شد. دستور else - از اين ساختار زمانی استفاده می کنیم که می خواهيم در صورت بر قرار بودن شرط، دستور معینی اجرا شود و در صورت عدم بر قراری آن شرط، دستور یا مجموعه ای از دستورات دیگر اجرا گردند.

دستور else if : اگر شرط درست باشد دستور مقابل if اجرا می شود در غیر این صورت دستور مقابل else اجرا می گردد (در صورت غلط بودن شرط اول، شرط دیگری را برای امتحان کردن مشخص می کند).

دستور Switch : برای گزینش و اجرای یک دستور از میان چندین دستور مختلف بکار می رود.

 

دستور شرطی if

از اين ساختار در مواقعی که می خواهيم در صورت بر قرار بودن شرط معینی دستور مشخصی اجرا شود، استفاده می کنیم. چنانچه شرط تعیین شده صحیح یا برقرار نبود، هيچ دستوری اجرا نخواهد شد.

 

آموزش طراحی سایت دستور نگارش (syntax)

نکته:

توجه داشته باشید که دستور شرطی if با حروف کوچک نوشته می شود. نوشتن آن با حروف بزرگ If یا IF باعث ایجاد خطا می شود.

مثال:

در صورتی که زمان هنوز مرز ساعت 18:00 را رد نکرده، رشته ی "Good day" را نشان بده.

if (hour < 18)

{

greeting = "Good day";

‎}

 

نمونه یک

if (new Date().getHours() < 18) {

document.getElementById("demo").innerHTML = "Good day!";

}

 

امتحان کنید:

 

 

Display "Good day!" if the hour is less than 18:00:

 

 

Good Evening!

 

 

if (new Date().getHours() < 18) {

document.getElementById("demo").innerHTML = "Good day!";

}

 

 

 

دستور شرطی else

از اين ساختار زمانی استفاده می کنیم که می خواهيم در صورت بر قرار بودن شرط، دستور معینی اجرا شود و در صورت عدم بر قراری آن شرط، دستور یا مجموعه ای از دستورات دیگر اجرا گردند.

دستور if (شرط) { قطعه کدی که در صورت برقرار بودن شرط باید اجرا گردد

دستور } else {

قطعه کدی که در صورت غلط یا برقرار نبودن شرط اول اجرا می گردد {

اگر زمان از مرز ساعت 18 نگذشته، رشته ی "Good day" را نشان بده و در غیر این صورت "Good evening" را

if (hour < 18) {

‎ greeting = "Good day";

‎} else {

‎ greeting = "Good evening";

}‎

نتیجه:

 

نمونه دو

function myFunction() {

var hour = new Date().getHours();

var greeting;

if (hour < 18) {

greeting = "Good day";

} else {

greeting = "Good evening";

}

document.getElementById("demo").innerHTML = greeting;

}

 

امتحان کنید:

body>

 

Click the button to display a time-based greeting:

 

Try it

 

 

 

 

function myFunction() {

var hour = new Date().getHours();

var greeting;

if (hour < 18) {

greeting = "Good day";

} else {

greeting = "Good evening";

}

document.getElementById("demo").innerHTML = greeting;

}

 

 

 

دستور شرطی else if

اگر شرط درست باشد دستور مقابل if اجرا می شود در غیر این صورت دستور مقابل else اجرا می گردد (در صورت غلط بودن شرط اول، شرط دیگری را برای امتحان کردن مشخص می کند).

 

دستور نگارش

دستور if (شرط اول) { قطه کدی که در صورت صحیح بودن شرط اول باید اجرا گردد

دستور } else if (شرط دوم) { قطعه کدی که در صورت غلط بودن شرط اول و صحیح بودن شرط دوم باید اجرا شود

دستور } else { قطعه کدی که در صورت غلط بودن هر دو شرط اول و دوم باید اجرا شود }

مثال:

در صورتی که زمان حاضر مرز ساعت 10:00 را پشت سر نگذاشته، رشته ی "Good morning" نمایش داده می شود و چنانچه زمان از ساعت 20:00 عبور نکرده رشته ی "Good day" و در غیر این صورت نیز "Good evening".

if (time < 10) {

‎ greeting = "Good morning";

‎} else if (time < 20) {

‎ greeting = "Good day";

‎} else {

‎ greeting = "Good evening";

}‎

نتیجه:

 

نمونه سه

function myFunction() {

var greeting;

var time = new Date().getHours();

if (time < 10) {

greeting = "Good morning";

} else if (time < 20) {

greeting = "Good day";

} else {

greeting = "Good evening";

}

document.getElementById("demo").innerHTML = greeting;

}

 

امتحان کنید:

 

 

 

Click the button to get a time-based greeting:

 

 

Try it

 

 

 

 

 

 

function myFunction() {

var greeting;

var time = new Date().getHours();

if (time < 10) {

greeting = "Good morning";

} else if (time < 20) {

greeting = "Good day";

} else {

greeting = "Good evening";

}

document.getElementById("demo").innerHTML = greeting;

}

 

آموزش طراحی سایت ادامه دارد


آموزش برنامه نویسی

 

سلام عزیزان در این سری آموزشها با پایگاه داده Sql Server آشنا میشوید.

آموزش SQL SERVER: عبارتSELECT TOP برای مشخص کردن تعداد رکوردهایی که می خواهیم برگردانده شود استفاده می شود.

عبارت TOP در جداول بزرگ با هزاران record می تواند بسیار مفید باشد. بیرون کشیدن تعداد زیادی از رکوردها می تواند روی عملکرد تاثیر گذارد.

نکته:

تمام سیستم های پایگاه داده ازSELECT TOP پشتیبانی نمی کنند.

فرم عبارت SELECT TOP در SQL Server و MS Access

SELECT TOP number|percent column_name(s)

FROM table_name;

معادل SELECT TOP در MySQL و Oracle

 

فرم در MySQL

SELECT column_name(s)

FROM table_name

LIMIT number;

مثال:

SELECT *

FROM Persons

LIMIT 5;

فرم در Oracle

SELECT column_name(s)

FROM table_name

WHERE ROWNUM <= number;

مثال:

SELECT *

FROM Persons

WHERE ROWNUM <=5;

آموزش SQL SERVER : نحوه استفاده از عبارت SELECT TOP در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد.

جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

 

مثال استفاده از دستور SELECT TOP

عبارت SQL زیر تنها دو record اول را از جدول "Customers" انتخاب می کند:

SELECT TOP 2 * FROM Customers;

مثال استفاده از دستور SELECT TOP PERCENT

عبارت SQL زیر 50 درصد record های اول را از جدول "Customers" انتخاب می کند:

SELECT TOP 50 PERCENT * FROM Customers;

 

 

آموزش عملگر LIKE

عملگر LIKE در عبارت WHERE برای پیدا کردن یک الگوی خاص در یک ستون استفاده می شود.

 

فرم عملگر LIKE

SELECT column_name(s)

FROM table_name

WHERE column_name LIKE pattern;

 

نحوه استفاده از عملگر LIKE در پایگاه داده

در این آموزش از نمونه پایگاه داده مشهور Northwind استفاده خواهیم کرد.

جدول زیر از میان جدول "Customers" انتخاب شده است:

 

مثال استفاده از عملگر LIKE

عبارت SQL زیر تمام مشتریانی را که در شهری زندگی می کنند که با حرف "S" آغاز می شود انتخاب می کند:

SELECT * FROM Customers

WHERE City LIKE 's%';

نکته:

علامت % برای تعریف wildcards (حروف مفقود شده) قبل و بعد از الگو استفاده می شود. در فصل بعد بیشتر راجع به wildcards خواهید آموخت.

عبارت SQL زیر تمام مشتریانی را که در شهری زندگی می کنند که به حرف "S" ختم می شود انتخاب می کند:

SELECT * FROM Customers

WHERE City LIKE '%s';

عبارت SQL زیر تمام مشتریانی را که در کشوری زندگی می کنند که حاوی کلمه "land" باشند انتخاب می کند:

SELECT * FROM Customers

WHERE Country LIKE '%land%';

استفاده از کلید واژه NOT به شما این امکان را می دهد تا record هایی را انتخاب کنید که با الگو مطابقت ندارند.

عبارت SQL زیر تمام مشتریانی را که در کشوری زندگی می کنند که حاوی کلمه "land" نمی باشند انتخاب می کند:

SELECT * FROM Customers

WHERE Country NOT LIKE '%land%';

 

 

آموزش SQL SERVER ادامه دارد


آموزش برنامه نویسی

در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش طراحی سایت می آموزیم که چطور از افزونه MultiScrolling برای ساخت اسکرول چندتایی در وبسایت استفاده کنیم

افزونه Multi Scrolling، یک پلاگین ساده برای اسکرول چندتایی در سایت هایی است که از نظر عمودی به دو پنل مجزا تقسیم می شوند. این پلاگین هم با مرورگرهایی که css3 را پشتیبانی می کنند و هم آنهایی که قدیمی تر هستند و همچنین ابزارهای لمسی مانند موبایل و تبلت سازگار است.

 

روش استفاده :

جهت استفاده از این پلاگین لازم است فایلهای css و js پلاگین را در پروژه خود قرار دهیم . همچنین لازم است فایل jquery.js نیز در کنار آنها موجود باشد. اگر میخواهید از افکتهایی easing (swing,linear) استفاده می کنید می توانید jquery UI را نیز استفاده کنید. برای نصب پلاگین multiScroll توسط ترمینال می توانید دستور زیر را در مکانی که می خواهیدنصب شود، فراخوانی کنید.

// With bower
bower install multiscroll.js
// With npm
npm install multiscroll.js


لینک هایی که لازم است در پروژه قرار دهید به شرح زیر هستند :

< link rel="stylesheet" type="text/css" nolink="jquery.multiscroll.css" / >
< script src="https://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.9.1/jquery.min.js" >< /script >
< !-- This following line is needed in case of using the default easing option or when using another
 one rather than "linear" or "swing". You can also add the full jQuery UI instead of this file if you prefer -- >
< script src="vendors/jquery.easings.min.js" >< /script >
< script type="text/javascript" src="jquery.multiscroll.js" >< /script >


اگر می خواهید پلاگین را دانلود کنید،روی لینک زیر را کلیک کنید :

CDNJS: https://cdnjs.com/libraries/multiscroll.js


 

کدهای HTML مربوط به پلاگین JQuery MultiScrolling در دوره آموزش طراحی سایت

هر بخش توسط یک عنصر div با کلاس section مشخص می شود. بخش اول که صفحه نخست سایت محسوب می شود، به صورت پیش فرض فعال است.

< div id="multiscroll" >
    < div class="ms-left" >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
    < /div >
    < div class="ms-right" >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
        < div class="ms-section" >Some section< /div >
    < /div >
< /div >


جهت فعال کردن یک بخش در زمان بار گزاری صفحه، می توانید از کد زیر استفاده کنید.

< div class="ms-section active" >Some section< /div >


برای فراخوانی پلاگین در JQuery، دستور زیر را درون script می نویسیم.

$ (document).ready(function() {
    $ ('#multiscroll').multiscroll();
});


تمام گزینه های این پلاگین در قطعه کد زیر موجود است :

$ (document).ready(function() {
    $ ('#multiscroll').multiscroll({
        verticalCentered : true,
        scrollingSpeed: 700,
        easing: 'easeInQuart',
        menu: false,
        sectionsColor: [],
        navigation: false,
        navigationPosition: 'right',
        navigationColor: '#000',
        navigationTooltips: [],
        loopBottom: false,
        loopTop: false,
        css3: false,
        paddingTop: 0,
        paddingBottom: 0,
        normalScrollElements: null,
        scrollOverflow: false,
        scrollOverflowOptions: null,
        keyboardScrolling: true,
        touchSensitivity: 5,
        //responsive
        responsiveWidth: 0,
        responsiveHeight: 0,
        responsiveExpand: false,
        // Custom selectors
        sectionSelector: '.ms-section',
        leftSelector: '.ms-left',
        rightSelector: '.ms-right',
        //events
        onLeave: function(index, nextIndex, direction){},
        afterLoad: function(anchorLink, index){},
        afterRender: function(){},
        afterResize: function(){},
    });
});


 

آموزش طراحی سایت : آپشن های مربوط به افزونه JQeury MultiScrolling

  • آپشن VerticalCentered : وسط چین کردن عمودی محتوای بخش ها (پیش فرض true).
  • آپشن ScrollingSpeed : سرعت پیمایش برحسب میلی ثانیه (پیش فرص 700).
  • آپشن SectionsColor : تعیین رنگ پیشفرض برای بخشهای مختلف (پیش فرض none).

$ ('#pagepiling').pagepiling({
    sectionsColor: ['#f2f2f2', '#4BBFC3', '#7BAABE', 'whitesmoke', '#000'],
});


  • آپشن Anchors : این آپشن Id لینک هایی که به هر بخش متصل هستند را نمایش می دهد. از این لینک ها برای پیمایش به جلو و عقب استفاده می شود. (مقدار پیش فرض [ ]).
  • آپشن (default swing) Easing : افکت حرکتی پیمایش عمودی را مشخص می کند. جهت استفاده از این ویژگی لازم است jquery UI را نیز در پروژه خود قرار دهید. (مقدار پیش فرض swing).
  • آپشن LoopTop : مشخص کننده این مورد است که در بخش اول، پیمایش به سمت بالا ما را به سمت آخرین مورد هدایت کند یا خیر (مقدار پیش فرض false).
  • آپشن LoopBottom : مشخص کننده این مورد است که در بخش آخر پیمایش به سمت پایین ، ما را به سمت اولین بخش هدایت کند یا خیر (مقدار پیشفرض false).
  • آپشن Css3 : استفاده از css3 یا javascript برای پیمایش بین بخش ها ( مقدار پیش فرض tru).
  • آپشن NormalScrollElements : اگر می خواهید از اسکرول اتوماتیک روی بعضی عناصر جلوگیری کنید می توانید از این گزینه استفاده کنید، مقدار این گزینه به صورت رشته خواهد بود.

(normalScrollElements: '#element1, .element2')


  • آپشن TouchSensitivity : درصد طول و عرض پنجره های مرورگرها و میزانی که یک swipe باید اندازه گیری شود تا به بخش بعدی هدایت شویم (مقدار پیش فرض5 است).
  • آپشن AnimateAnchor : مشخص کننده این مورد است که اگر در url بخش خاصی با # مشخص شده بود، در هنگام بارگزاری با انیمیشن خاصی به آن بخش برود یا اینکه همان بخش زمان لود نمایش داده شود (مقدار پیش فرض true).
  • آپشن Direction : اسکرول افقی باشد یا عمودی (مقدار پیش فرض vertical).
  • آپشن Menu : یک انتخابگر که منو شامل لینکهایی که به بخش های مختلف متصل است را نمایش می دهد.
  • آپشن PaddingTop : فاصله از بالای بخش ها.
  • آپشن PaddingBottom : فاصله از پایین بخش ها.

 

 

آموزش متدهای مربوط به JQeury MultiScrolling در دوره آموزش طراحی سایت

متد moveSectionUp() : اسکرول به سمت بالا یک بخش.

$ .fn.pagepiling.moveSectionUp();


متد moveSectionDown() : اسکرول یک بخش به سمت پایین.

$ .fn.pagepiling.moveSectionDown();


متد moveTo(section) : اسکرول صفحه به بخش مشخص شده.

/*Scrolling to the section with the anchor link `firstSection`  */
$ .fn.pagepiling.moveTo('firstSection');
//Scrolling to the 3rd section in the site
$ .fn.pagepiling.moveTo(3);
//Which is the same as
$ .fn.pagepiling.moveTo(3);


متد setAllowScrolling(boolean) : حذف امکان اسکرول بین بخش توسط موس یا حالت لمسی.

$ .fn.pagepiling.setAllowScrolling(false);


متد setKeyboardScrolling(boolean) : افزودن یا حذف امکان اسکرول بین بخش توسط دکمه های کیبورد.

$ .fn.pagepiling.setKeyboardScrolling(false);


متد setScrollingSpeed(milliseconds) : سرعت اسکرول برحسب میلی ثانیه.

$ .fn.pagepiling.setScrollingSpeed(700);


با دیگر مقالات در زمینه آموزش طراحی وبسایت همراه ما باشید


آموزش برنامه نویسی

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

الف مووی دنیای جدیدتریت‌های تکنولوژی *~*~*دل نوشته های من *~*~* درگاه پرداخت چت روم paytonrjpb32 Tapak Jamesonssa93 netz زندگی نامه من نصب و تعمیرتخصصی انواع کولر گازی و برد